نوشتهشده در 1401/04/171401/04/17موج و باد باد که می دانست چه خطری در کمینش است، ادامه خواندن “موج و باد”
نوشتهشده در 1400/06/021400/09/24جسدی در باغ در آن تاریکی چیزی در چند قدمی دیده نمی شد، ادامه خواندن “جسدی در باغ”
نوشتهشده در 1400/03/141400/09/24چهارچوب تنها در اتاق به قاب عکسی که پشت و رو به دیوار آویخته شده بود نگاه می کرد ادامه خواندن “چهارچوب”
نوشتهشده در 1400/03/141400/09/24کوچک و بزرگ از پی قطره ها، باریکه ها، جوی ها، نهرها، رودها و دریاها رفت، ادامه خواندن “کوچک و بزرگ”
نوشتهشده در 1400/03/081400/09/24کوتاهترین داستان دنیا یکی بود، یکی نبود ادامه خواندن “کوتاهترین داستان دنیا”